لواشک خوردنی من

حرف دل

سلام عزیزم  کلی دلم گرفته....نمیدونم چرا کلی استرس دارم....با اینکه ته دلم روشنه اما احساس می کنم مپث دفعه پیش میشه.....توکلم به خداست....خودمو بخدا سپردم.....هرچی صلاحم باشه......... ابه مامانم اینا سپردم فعلا به کسی نگن.......به مامان بابات هم سپردم اما دستشون درد نکنه به همه گفتن این استرسمو بیشتر از قبل میکنه........نمیدونی تو این مدت چه حرفهایی که نشنیدم........ خدایا....دوستت دارم
6 فروردين 1395

اخرین پست سال٩۴

سلام فسقلی من.... عزیزم خیلی دارم درد می کشم ویاررم خییییلیرزیاده مخصوصا صبحها.....شبا از شدت درد معدم همش ناله می کنم و یهو میبینم باباییت داره از خواب بیدارم می کنه.....بدنم واقعا در عذابه......عشقم بخاطر تو تحملشون میکنم هفته پیش رفتم سه شنبه رفتم چهار هفته و پنج روزه بودی و واسه قلبت یکم زود بود....درسته یکم نگرانم اما توکل بر خدا عزیزم......   اصلا نمیتونم گوشت یا مرغ حتی چرخ کرده بخورم....امروز برا شام اخر سال غذای مورد علاقه باباتو پخته بودم ولی نتونستم بخورم....   الان معدم به شدت داره درد می کنه باور کن هراز گاهی گریم میگیره....شبا اصلا نمیتونم رو پام وایسم.....نماز خوندنی که هی میشینم و بلند میشم سرگیجه میگیرم ن...
1 فروردين 1395
1